امشب هستی سراسر غوغا شد. زهرا مادر و حیدر بابا شد. دلها همه غرق شادی و شوره. از نور روی حسن غرق نوره. قره عین المرتضی آمد آمد. کریم آل مصطفی آمد آمد. جشن و شادی توی عالم برپاست. چون میلاد کریم آل اله ست. دلها سر خوان لطف مقیمه. جایی که حاتم یه عمره ندیمه. حاجت بیارید که آقام کریمه. از آسمان این زمزمه آمد آمد. کریم آل فاطمه آمد آمد. قلبم شاد و دوچشمم گریان است. مرغ روحم بقیع ویران است. دست خودم نیست دلم بیقراره. دست خودم نیست که چشمام میباره.

تا شقایق هست زندگی باید کرد. تو دنیا هیچ چیز غیر قابل توضیح تر از این اتفاق نیست که. زندگی وقت کمی بود و نمیدانستیم. همه عمر دمی بود و نمیدانستیم. حسرت رد شدن ثانیه های کوچک. فرصت مغتنمی بود و نمیدانستیم. عمر به سر رفت و به قول سهراب. آب در یک قدمی بود و نمیدانستیم. حال همه را می پ رسم. سنگ صبور غم هایشان می شوم. یک نفر پ یدا نمی شود.

جوانی می خواست زن بگیرد به پیرزنی سفارش کرد تا برای او دختری پیدا کند.

This is the place where you can personalize your profile! By moving, adding and personalizing widgets.